- زور پیچ
- پیچش در شکم، دل پیچه
معنی زور پیچ - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پارچه ای که به اندام خاصی از جانب پشت بر گریبان جامه دوزند
پیچ دهندۀ گوش، آنکه گوش کسی را به جهت تنبیه بپیچاند، گوش مال دهنده، برای مثال چو گشت آسمانم چنین گوش پیچ / نباید برآوردن آواز هیچ (نظامی۶ - ۱۱۴۶)
پارچه ای که کشیده گران و گلابتون دوزان لفافه کار خود سازند به جهت محافظت آن لفافه ای که زر دوزان برای قماش سازند، دسته و بسته پشتاره
پیچنده گوش، آنکه گوش دیگری را برای تنبیه و سیاست تاب دهد گوشمال دهنده: چو گشت آسمانم چنین گوش پیچ نباید بر آوردن آواز هیچ. (نظامی)، گوشمال تنبیه، پارچه و شالی که به جهت دفع سرما بر دور سر و گوش پیچند، نوعی زینت که در عمامه گذارند
پیچ در پیچ مانند حلقه های مار: خط مارپیچ، مفتولی فلزی که دوراستوانه ای پیچیده شود، (ستون مار) عبارت از ستون یک بیک است با 5 قدم مسافت بین افراد. ستون مارپیچ برای حرکت از معابر مستور اتخاذ میشود
پر غم، پر اندوه
جوجه تیغی
پیچک